سلام دوستای گلم
یه کار جدید می خوام بکنم به درخواست باشگاه و هیئت تکواندوی شهرستانم اونم ساخت یه وبلاگ در مورد تکواندو و آموزش آن.....
تو این راه به کمک همتون نیاز دارم تا بتونم یه وبلاگ در خور این موضوع بسازم تا هم فرهنگ ورزش تکواندو در بین مردم رواج پیدا کنه و هم به درد خود تکواندو کاران بخوره....
اولین کارم هم اینه که یه قالب قشنگ و سنگین پیدا کنم بعد هم یه خورده دست کاریش کنم که شاید (حتما) به کمکتون نیاز داشته باشم....
منتظرتون هستم دوستای خوبم......در پناه حق
نازنینم ...
چه دعا بهتر از این:
گریه ات از سر شوق ...
خنده ات از ته دل ...
مبادا هیچ غروبت غمناک!
سلام دوست خوب من
وبلاگت رو خوندم. من که از ورزش تکواندو خوشم می اد پس خیلی خوشحال می شم که یه وبلاگ هم به همین اسم راه اندازی کنی البته به شرطی که تصاویرش رو هم تو وبلاگت بندازی
منتظرم تا بعد یا حق
سلام پسر کوچولوی خوبممممممم.....دیر رسیدم...سوم شدم....
فکر خوبیه عزیزم....من که میدونی و احتیاج به گفتن نیست که پیشت هستم و کمکت میکنم....پس بگو یا علی...
می بینمت.....
در پناه حق....یا علی.....
به هر حال این هم اخبار روزانه
علی کریمی با بایرن مونیخ قرارداد داخلی بست.
کریمى پس از موافقت باشگاه الاهلى با جدایى این بازیکن قرارداد مقدماتى با باشگاه بایرن مونیخ آلمان به امضا رساند تا از ماه جولاى 2005 (تیرماه سال جاری) راهى باشگاه جدیدش شود.
جنگ لیورپول و چلسی برای تصاحب بلیت استانبول
آخرین خبر نیکبخت با اسپانیایىها وارد مذاکره شد
موتور پیکان که قرار است همچنان بر روی پژو آردی استفاده شود با کمک یک مشاور خارجی بهینهسازی میشود.
۲۲۲خبرنگار:رییس جمهوری می خواهیم که وامدار مردم باشد نه بدهکار جناح ها
ناصر حجازی:
آرزوهای رییس جمهور فوتبالی!... تصمیم فیفا به نفع ماست... با ولاپان موافقم... هاشمیان عجله کرد..کریمی به اسپانیا برود و...
کریم باقری:روز آخر قهرمان می شویم - تیم ملی برای من تمام شده است
دولت آمریکا قصد دارد ایران و کره شمالی را در صدر دستور کار نشست کنونی سازمان ملل، که درباره آینده پیمان منع گسترش سلاح های اتمی بحث می کند، قرار دهد.
سلام ...لی ول بابا کارت درسته
سلام دوست عزیز
کار جالب و مفیدی میخوای انجام بدی
من باهاتم
هر کاری از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم
موفق باشی
سلام دوسته من
من سمیرا جوووووووووووووووووون هستم
یک داستان کوتاه برای همه::::: این اواخر دردهای پی در پی امانش را بریده بود.باورش نمی شد که قلبی به بدنش پیوند شده باشد. - «تو رو خدا بگید کی قلب عزیزش رو به من هدیه کرده؟» نامزدش امیر در حالی که دست او را در دست داشت گفت:«جوانی که بر اثر تصادف دچار مرگ مغزی شده بود.» بعد عکسی را از جیبش بیرون آورد.عکس محمد بود ،خواستگار قبلی اش.همان که برای خوشبختی او حاضر بود با ماشین قراضه اش صبح تا شب مسافرکشی کند و حالا با همان ماشین تصادف کرده بود.دستش را روی قلبش گذاشت.خیلی تند می تپید.گریه امانش نداد...
بهم سر بزن
خوش میگذره دوره هم
با بای